اجرای «راهبرد جهانی سلامت زنان، کودکان و نوجوانان» و چند نکته قابل تأمل
اجرای «راهبرد جهانی سلامت زنان، کودکان و...
به گزارش مهرخانه، سازمان جهانی بهداشت و دفتر حقوق بشر ملل متحد، بهتازگی از تشکیل گروه کاری عالیرتبهای با موضوع سلامت و حقوق بشر زنان، کودکان و نوجوانان خبر دادند که اظهارات اولیه در مورد آن، طی شصتونهمین نشست مجمع عمومی سازمان جهانی بهداشت در ژنو منتشر شد.
البته این همکاری میان یک نهاد حقوق بشری و یک سازمان دارای مأموریت در حوزه بهداشت و سلامت در سطح بینالملل، اقدام مهمی بهشمار میآید و به نظر میرسد در راستای تضمین حق سلامت زنان و کودکان میتواند تأثیرگذار باشد. این همکاری بهویژه در اجرای اهداف توسعه پایدار و برای مقابله با تبعیض و نابرابری و تضمین زندگی سالم برای همه، مهم تلقی شده است.
علاوه براین، بنا به تصریح جانشین کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد، این انتظار از این گروه کاری وجود دارد که در راستای بهبود و ارتقای سلامت زنان، کودکان و نوجوانان، همکاری مقامات سیاسی کشورهای مختلف را جلب کند و گام مؤثری به جلو باشد.
مدت زمان فعالیت این گروه کاری، در حال حاضر یک سال اعلام شده و از حمایت مقامات سیاسی عالیرتبه در سطوح ملی و بینالمللی برخوردار است. چارچوب اقدام گروه کاری، «راهبرد جهانی سلامت زنان، کودکان و نوجوانان (2030-2016)» (1) اعلام شده است. این راهبرد جهانی، همزمان با تصویب اهداف توسعه پایدار توسط دبیرکل ملل متحد و سران کشورهای جهان به تصویب رسید و از آن به منزله نقشه راهی برای پایاندادن به مرگهای قابل پیشگیری زنان، کودکان و نوجوانان یاد میشود و با اجرای آن زمینه برای اجرای کلیه حقوق بالقوه مذکور و تأمین آیندهای مطلوبتر برای آنان فراهم خواهد شد (2).
این راهبرد جهانی با هدف تحقق بالاترین استاندارد سلامت همه زنان، کودکان و نوجوانان و تضمین آیندهای مطلوب برای نوزادان، مادران و خردسالان تنظیم شده است.
همزمان با تصویب راهبرد جهانی سلامت زنان، کودکان و نوجوانان، دبیرکل ملل متحد این سند را به منزله تحول مهمی در راستای حمایت بیشتر از حقوق زنان و کودکان شمرد؛ هدفی که گرچه تحقق کامل آن دشوار به نظر میرسد، اما غیرممکن نخواهد بود. این مهم همچنین با کمک و مساعدت بازیگران بینالمللی و غیربینالمللی از جمله دولتها، جامعه مدنی، بخش خصوصی، آژانسهای تخصصی ملل متحد، و دیگر نهادها در جهان معاصر حاصل خواهد شد. درواقع از جمله اهداف راهبرد جهانی سلامت، ترغیب دولت و مقامات دولتی برای تسریع در اقدام برای بهبود سلامت و رفاه زنان، کودکان و نوجوانان عنوان شده است. نکته قابل تأمل دیگر آنکه، این راهبرد جهانی حاصل مشاوره با بیش از 7 هزار نفر از اشخاص حقیقی، نمایندگان سازمانها و دولتها در چارچوب سازمان جهانی بهداشت است.
لازم به توضیح است که اهداف راهبرد جهانی سلامت زنان، کودکان و نوجوانان در سه حوزه «زیستن: پایاندادن به مرگهای قابل پیشگیری»، «پیشرفت: تضمین رفاه و سلامت» و «تحول:گسترش شرایط توانافزایی» به تفصیل ذکر شده که برخی از محورهای آنها عبارتاند از:
1. کاهش مرگومیر نوزادان و مادران و کودکان زیر 5 سال، مقابله با ایدز و کاهش ابتلا به بیماریهای واگیردار و غیرواگیردار؛
2. پایاندادن به همه اشکال سوءتغذیه؛
3. تضمین دسترسی جهانی به خدمات سلامت جنسی و باروری؛
4. محو فقر مفرط؛
5. تضمین اینکه همه دختران و پسران از آموزش ابتدایی و متوسطه برخوردار شوند
6. محو کلیه رویههای زیانبار و همه اشکال تبعیض و خشونت علیه زنان و دختران.
به گزارش مهرخانه، به این ترتیب، در این سند نیز بسیاری از موضوعات و محورهای مقرر در دیگر اسناد و معاهدات حقوق بشری مورد تأکید و تصریح قرار گرفته است. البته نکته قابل تأمل، گنجاندن سه گروه کودکان، نوجوانان و زنان در یک سند واحد در ذیل موضوعی چون حق سلامت، که ظاهراً توافق نسبی در مورد اصل آن در عرصه بینالمللی وجود دارد، است و البته طرح موضوعات چالشبرانگیزی چون سلامت جنسی و باروری، که همچنان مورد اختلاف نظر قرار دارد.
در واقع گرچه اهمیت مسألهای مانند حقوق و سلامت جنسی و باروری برای همه افراد و بهویژه زنان و کودکان غیرقابل انکار و مورد تأکید نهادهای دولتی و غیردولتی در جامعه بینالمللی معاصر قرار دارد، اما رویکردهای متفاوتی به موضوع وجود دارد. به طور مثال، برداشتهای موسع از آن که متضمن آزادیهای بیقید و شرط جنسی از جمله دسترسی کامل به اطلاعات جنسی بدون لحاظ سن و رشد کودکان و تسهیل روابط جنسی نامشروع یا جواز سقط جنین است، از منظر موازین اسلامی مردود است و البته این در حالی است که در میثاق حقوق کودک در اسلام (مصوب سازمان همکاری اسلامی) نیز اصل سلامت و آموزش جنسی در چارچوب موازین شرعی مورد تصریح قرار گرفته است. در رابطه با توسیع مفهوم برابری جنسیتی نیز که در ادبیات معاصر، درصدد نهادینهکردن یکسانی کلیه حقوق زنان و مردن در قلمروی فردی، خانوادگی و اجتماعی است، همچنان انتقادات جدی مطرح میشود. از جمله مهمترین این انتقادها نادیدهگرفتن ویژگیهای طبیعی و خلقتی زنان و مردان در ضمن عدم شناسایی حقوق متمایز برای ایشان خصوصاً در حوزه روابط خانوادگی است که تمایل و گرایش طبیعی زنان را در امر مادری بهویژه در جوامع غربی با چالش مواجه کرده است.