شرایط نامناسب کودکان، وجه غالب بحران سوریه
شرایط نامناسب کودکان، وجه غالب بحران سوریه
بر اساس آمار صندوق کودکان ملل متحد، یونیسف، یکی از اثرات بحران سوریه، افزایش کار کودکان در سراسر منطقه است. بنا بر گزارشات موجود، بیش از سه چهارم کودکان خانوادههای پناهنده در کشورهایی مانند اردن، به کار مشغول هستند که در این بین کودکان 6 ساله هم به چشم میخورد. لازم به ذکر است علت اصلی افزایش کار کودکان در میان پناهجویان، دستمزد پایینتر آنان در مقایسه با بزرگسالان و همینطور عدم صدور مجوز کار برای بزرگسالان از سوی کشورهای میزبان است.
سوریه قبل از جنگ، کشوری با درآمد متوسط و آمار باسوادی 90 درصد بود؛ در حالی که در سال 2015 چهار پنجم مردم زیر خط فقر به سر میبرند و بیش از 7 میلیون نفر آواره داخلی در این کشور وجود دارد. اکثر شهرها و شهرستان های کوچک خالی از سکنه و کسب و کار هستند و صنایع در این کشور سقوط کردهاند. نرخ بیکاری در سال 2011 از 14 درصد به 60 درصد در سال 2015 رسیده است.
بر اساس آمار کمیساریای عالی پناهندگان بیش از 3 میلیون نفر از سوریه فرار کرده و به سایر کشورها پناهنده شدهاند که نیمی از آنان را کودکان تشکیل میدهند.
اکثر کسانی که در سوریه مانده اند یعنی آماری در حدود 65 در صد مردم در فقر شدید به سر میبرند و قادر به تامین مایحتاج اولیه برای زندگی شامل مواد غذایی و بهداشتی نیستند.
با توجه به این شرایط دشوار و بغرنج، جای شگفتی نیست که کودکان سوری پناهنده در حال تبدیل شدن به نانآور خانواده به خیابانها و خانههابه عنوان کارگر بیایند. بر اساس آمارهای موجود, کودکان پناهنده سوری در بیش از نیمی از خانههای اردن نان آور خانواده هستند.
تشدید درگیریها در این کشور تاکنون هزاران کودک را مجبور به کار کرده است. بسیاری از آنها 6 یا 7 روز هفته را کار میکنند. درآمد روزانه آنها 4 تا 7 دلار است واغلب از امکانات بهداشتی و آموزشی به دور هستند.
در همین حال، یونیسف ضمن ابراز نگرانی درباره تاثیر بحران سوریه بر کودکان هشدار داد، میلیونها کودک در سوریه درحالی بزرگ میشوند که چیزی جز خشونت نمیبینند. به گزارش این سازمان کودکان در سوریه با یک وقفه غیر قابل برگشت از آموزش و پرورش مواجه شده و با ضربههایی رو به رو شدهاند که در تمام عمر همراه آنها خواهد بود.
بر اساس آمارهای سازمان نجات کودکان، بیش از 75 درصد کودکان پناهنده سوری از امکانات بهداشتی به دور هستند. در حدود 40 درصد این کودکان از آسیب و بیماری در کنار سایر شرایط بغرنج کار و زندگی رنج میبرند و 35 درصد آنان به علت دور ماندن از تحصیل قادر به خواندن و نوشتن نیستند.
در این بین سازمانهای بینالمللی نظیر یونیسف و کمیساریای عالی پناهندگان در کنار انتشار آمارهای اینچنینی باید به طور مستفیم وارد عمل شده و اقداماتی را جهت دسترسی این کودکان به امکانات اولیه بهداشتی و آموزشی فراهم آورند. در قرنی که داعیه حقوق بشر همواره بر سر زبان سردمداران دولتها و سازمانهای بینالمللی است، مرور این آمار بیانگر واقعیت تلخ جنگ و خشونت است که مانند همیشه کودکان را به عنوان اولین قربانیان خود نشانه رفته است.
فرزانه مستوفی فر